جدول جو
جدول جو

معنی کابلی رازی - جستجوی لغت در جدول جو

کابلی رازی
(بُ)
ابومجاهد علی بن مجاهدبن مسلم بن رفیع الرازی معروف به ابن الکابلی. بندۀ حکیم بن جمله از قبیلۀ عبدالقیس بود. وارد بغداد شد و در آن از محمد بن اسحاق بن بشار و جعدبن ابی الجعد و غیر ایشان روایت کرد و از او صلت بن مسعودالجحدری و احمد بن حنبل و زیاد بن ایوب روایت کردند و یحیی بن معین گفت: ابومجاهد کابلی را در باب هیثم دیدم و او را بد نیافتم و از او چیزی ننوشتم و یحیی بن الضریس او را به کذب متهم ساخت و این مطلب را عبدالرحمن بن ابی حاتم در کتاب ’الجرح والتعدیل’ آورده است. (الانساب سمعانی ورق 469 الف).
یاقوت در معجم البلدان گوید: بخاری آرد، وی از اسیران کابل است و می افزاید که او از موسی بن عبیدهالربذی و عنبسه نیز روایت کرده است. (از معجم البلدان ذیل لغت کابل)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(صِ)
عبدالله بن عبدالوهاب بن نصیر بن عبدالوهاب بن عطأ بن واصل الواصلی الرازی الصوفی مکنی به ابوسعید. از محدثان است. در رجب سال 287 متولد شد و در ربیع الاول 382 هجری قمری در بخارا درگذشت. وی از ابوعبدالله محمد بن ایوب بن ضریس الرازی و یحیی بن محمد بن صاعد و عبدالرحمن بن ابی حاتم و جز آنها حدیث شنید و الحاکم ابوعبدالله غنجار و ابوسعد الادریسی وسعدالجنزروذی از وی حدیث روایت کرده اند. (از لباب الانساب)
لغت نامه دهخدا
(عَ)
ابن مجاهدبن مسلم بن رفیع کابلی رازی کندی. مکنّی به ابومجاهد. متوفی در حدود سال 180 هجری قمری او راست: 1- اخبار بنی امیه. 2- کتاب المغازی. رجوع به کابلی (ابومجاهد علی بن...) و نیز به مآخذ ذیل شود: معجم المؤلفین ج 7 ص 175. تاریخ بغداد خطیب بغدادی ج 12 ص 106. تهذیب التهذیب ابن حجر ج 7 ص 377. کشف الظنون حاجی خلیفه ص 26
لغت نامه دهخدا